0115

خـــــــــــــدایـــــــــا...

این روز ها بیشتر حواست به من باشد ...

می گویند بزرگترین شکست،

از دست دادن ایمان است ...

حواست باشد که من شکست نخورم ...

من هنوز هم تو را

به نام "قاضی الحاجات" می خوانم،

حتی اگر همه التماس هایم را نادیده بگیری ...

هنوز هم تو را "ارحم الرحمین " می دانم،

حتی اگر سخت بگیری ...

هنوز هم ...

"تــــــــــــــو" همان خدایی ...

امــــا "مـــــــــــــن" ...















☑ مگذار که از دست بروم عزیز دلم ...

من امیدم به توست ...

برای دلم "امن یجیب" بخوان ...

امن یجیب بخوان تا آرام شود این مضطر ...

0114

یه روز...
ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ
ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ ﺭﺍ
خنده هایت ﺭﺍ
ﻭﻟﻤﺲ ﺣﺲ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ
ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺳﺮﺩ ﺑﺎﺩ می سپارم و میگویم:
ﯾﺎﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ.......!!!

0113

عطــرهای گــرون قیمت رو ول کن و ادم باید بوی اعتماد بده .

0112

غصه نخور رفیق...

0111

گاهــی بهــتر است غرورمان را ڪنار گذاریم تا قدر لحظات خوبـــ را بدانیم، زیرا دیگر تڪرار نمیشوند …♥

0110

دُختـَرے نیسـتـَم کـه هـَرزگـــے کـُنـَم!

زنـانگــے وَ مـُـحَـبـَتم را بـا هـَر مــردے تقسـیم نمـے کنم

عـشـقَم تنها خــاص ِ یکـــ نـفر اَســت

غـَرق ِ عـــــشــــــق خواهــم کرد آنکه خاص ِ من باشـد

طــورے کـه بـــے نیاز شـود از عـشق، ســیرابــ شـود از زندگـــے ...

تا جــان به در بـَرَم، آغوشـَم تنها سـَهم اوسـتــــ

0109

בِلَمـْ بَچـّگے مےخوآهـَב ْ

جلوُے ڪُـבآمـْ مَغـآزه پآ بڪوُبمـْ تآ بَرآیَمـْ آرآمـِشْ بخـَرَنـבْ

0108

...دفتر خاطرات هم روزی ورق میخورد
...آنگاه است که متوجه میشوی چند وقتی است که شادی نکرده ای
...روزهایی که گریه را بر شادی ترجیح میدادی
...اما این را بدان که سهمیه غم این روزگار تنها برای تو نیست که آن را تنهایی به دوش میکشی
...پس بخند...بخند به دفتر خطراتی که عمریست خاطرات خوبش به تو خندیدند ولی تو با اشک آن را نوشتی

0107

یه خیابون هایی
یه عطر هایی
یه آهنگ هایی
یه تیکه کلام هایی
یه لباس هایی
یه کارایی
یه روز های خاصی
یه فیلم هایی
یه پارک هایی
یه عــــکــــس هایی
یه...
اینا شاید هیچی نباشن ، ولی گاهی خیلی عذاب آورن برای
یه آدم هایی!!!

0106

مهم نیست كه شانه هایت تجسم است و آغوشت خیال! همه ی یادت اینجاست

نگاهت ... صدایت ... خنده هایت ... دیگر چه می خواهم؟ هیچ! دستانت را در

دستهایم جا گذاشتی نگاهت را در نگاهم و خیالت را در خیالم... و من آرامم ...

آرام تر

از همیشه

0105

دستانت را ،

در برابرم مشت می کنی . . .

میپرسی گل یا پوچ ؟

در دلم می گویم :

فقط دستانت . . .

0104

دنیای دستها از هر دنیایی بی وفاتر است



دستهایت را می گیرند



گرفتار عادت ک شدی



همان دستها را برایت تکان می دهند ...!

0103

دنیای دستها از هر دنیایی بی وفاتر است



دستهایت را می گیرند



گرفتار عادت ک شدی



همان دستها را برایت تکان می دهند ...!

0102

برایش نوشتم:

"به امید فردای بهتر واسه هردومون"

دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرد!!!

بعدهــــــــــــــــا فهمیدم

آن روز "الف" فردا را

یادم رفته بـــــــــــــــــــود..

0101

سخت است حـــرفت را نفهمند،

سخت تر این است که حــــرفت را اشتباهی بفهمند،

حــــالا میفهمم، که خـدا چه زجــــــری میکشد

وقتی این همه آدم حـــرفش را که نفهمیده اند هــــیچ،

اشتباهی هم فهـــمیده اند.

0100

زندگی تمامش خطای دید است

من تو را می بینم و تو مرا نمی بینی!…

0099

دوستﺩﺍﺷﺘـــــــــﻦ....

ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺑﺎﻭﺭ ﺍﺳﺖ....

ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﺑﺎﻭﺭﯼ ﮐﻪ....

ﺻﺎﺩقاﻧﻪ ﺑﺎشد..........

0098

نه عزیزم، من نیستم ...
من موهام مشکیه ...
تیپم سادست ...
اخلاقم اینه ...
کفشامم همه اسپرت!
ساعت 9 شب هم باید خونه باشم!
من اینم...!!!
پسر: منم همینی که هستیو میخوام!"
سلامتی همه دختر پسرای ساده"
هرکی هم میگه وجود نداره باید بادمپایی ابری خیس بکوبی تودهنش ...
اخه هست فقط باید بگردی چون جلو چش نیستن این جواهرا ...

0097

خـوآبَــــم نِمے بَـــــرَد
بِــﮧ هَمـــﮧ چـــیز فِکــر کَـــرבه اَم
بیشــــتَر بِـﮧ ♂تُــو♀
وَ مــے בآنَــم کِــﮧ خوابــے
وَ قَبل اَز بَستــﮧ شُـבَن چَشــم هآیَـتــــ
بِــﮧ هَمـﮧ چیــز فِکــر کَرבِه اے
جُــ ـــ♥ـ ـ ـز مَـ ن

0096

وقتى که میگى : دیگه برای همیشه فراموشش کردم و هیچ احتیاجى بهش ندارى و تمام
بد و بیراه های دنیا رو نصیبش میکنى دقیقا همون زمانیه که بیشتر از همیشه
دلت براش تنگ شده.....!

0095

مـ‌یـ خـ‌وامـْ
عــآشـِ‌ق بـِـ‌شـَ‌مـْ !
بـ‌عـــ‌د بـآ اونـْ قــ‌دَمـْ بـ‌زنـ‌مـْ
لـَ‌حـ‌ظـ‌ه هــآمـ و بـآهــآشـْ بـ‌ســـآزَمـْ
بـ‌هـ‌شْ بـ‌گـ‌مـْ‌ دوسـِ‌تــــْ دآرَمـْ وَ وَقـ‌تـ‌یـ مـُطمـ‌ئنـ شـُد
مـُ‌نـ‌تــــ‌ظـِ‌ر بــآشـَ‌مـْ تـ‌نـ‌هـــآمـْ بـ‌زآر و بـ‌گـ‌ه : مـآ از اولـْ مـآلــِ هـَ‌مـْ نـ‌بـ‌ودیـ‌مـْ :!
وَ مـَ‌نْ دوبــآرهـ مـِ‌ثـ‌لــِ هـَ‌مـ‌یـ‌شـ‌ه گـ‌وشـ‌ه‌یـ اُتـآقـْ بـ‌شـ‌یـ‌نـ‌َ‌مـْ و آهَـ‌نـ‌گــِ غـَ‌مـْ گـ‌یـ‌نْ گـ‌وشـْ بـ‌دَمـْ
فـ‌قــَ‌ط فـ‌َ‌رقــِ‌شْ بـآ قـبـ‌لــا ایـ‌نـِ کـ‌ه قــَبـ‌لـا فــآرغـ بـ‌ودَمـْ الــآنْـ عــآشـِ‌قــَ‌مـْ!

0094

خدایا...

اونایی که عاشقن هیچ وقت عشقشون رو ازشون نگیر.

اونایی که عاشق بودن اما دلشون شکست و تنها شدن آرامش بهشون بده.

اونایی هم که هنوز عاشق نشدن ، هیچ وقت عاشق نکن

0093

عــــشـــق فـــراموش کـــردن نیست…

بــلــکه بــخـشـیدن اســت

عــــشــــق گـــوش دادن نیست…

بـــلــکه درک کـردن است

عشق دیدن نیست…

بلکه احساس کردن است

عشق کنار کشیدن و جا زدن

نیست!

بــلــکه صــبر داشتـــن و ادامه دادن است

0092

هی غریبه...

روی کسی دست گذاشتی که همه ی دنیامه

بی وجدان

انقدر راحت بهش نگو عزیزم

سختمه...

0091

یا بمان و امید فردایم باش یا دیروزم را برگردان و برو....

0090

نمی‌دانم چه سرّی دارد!

اسم كوچكم هزار بار هم گفته شود

به پای یك بار گفتن تو نمی‌ رسد...

0089

مدتـــــهاســـــت،

دلـــــم شــــروعـــــی تــــازه میخـــــواهـــــد

تو بیـــــا ...


مـــــرا دوبــــــاره آغــــاز کـــــن ...

0088

کوله بارم چیزی نبود جز خاطراته عشقم ... و یه دسته گــُــل که نتونستم بهش بدم ...

0087

ساده هستم

ساده می بینم

ساده می پندارم زندگی را

نمیدانستم جرم می دانند سادگی را

سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم

ساده می مانم…

ساده میمیرم…

اما…

ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …

0086

ده عدد زیادی بود تو بچه گی‌‌ هامون
تا ده می‌‌شمردیم قایم می‌‌شدیم
تا ده می‌‌شمردیم همدیگه رو پیدا می‌‌کردیم
همدیگه رو ده تا دوست داشتیم
یک تومن ، ده تا آبنبات
یک توپ ، ده تا همبازی
یکبار قهر ، ده بار آشتی‌
یک بغل ، ده تا بوسه‌
یک کوچه، ده تا همسایه
یک دیدار ، ده تا نامه
این روزا توپ داریم ، همبازی نداریم
توی کوچه مون همسایه نداریم
قهر داریم ، آشتی‌ نداریم
نامه ی عاشقونه نداریم
این روزا اندازه ده تا ، دیگه هیچی‌ نداریم
راستی‌ این روزا چی‌ داریم ؟؟؟